توی ذهنم یه سایه ی خاکستری ام...
 که نشسته روی زمین و زانو های نیمه شفافشو بغل کرده.
که بدنش موج بر میداره ، انگار دورش یه حبابه که فقط از چند‌تا زاویه‌ی خاص میشه دیدش و اگه زیادی نزدیکش شی ، محو میشه.. 

می شکنه.میفهمی؟!!